جنجال بزرگ بر سر چرخ خیاطی ها قدیمی میلیاردی/«جنگ روسیه و اوکراین ذخایر اکسیر گرانبها را نابود کرده!»
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۸۲۸۳۰
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ، در اوایل دهه ۷۰ بود که یک بار شایعه شد در ساخت چرخ های خیاطی قدیمی مارشال طلا یا الماس وجود دارد و مدتی این چرخ های خیاطی حکم جواهر پیدا کردند. دل بسیاری از آنها شکافته شد و عده ای دنبال گنج از دلش بودند اما سرانجامش هیچ بود اما این بار آنها صاحب آگهی های میلیاردی شدند و با تغییر محتوای گران بهای شان از ماده ای کم یاب سخن به میان آمده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاید مشهورترین شایعه درباره جیوه قرمز ماجرای چرخ خیاطیهای حاوی این ماده جادویی باشد. بر اساس این شایعه دیگر لازم نبود برای یافتن جیوه قرمز دنبال خفاشها راه بیفتید یا درون اهرام مصر را بکاوید، کافی بود که صاحب خوش شانس نوعی خاص از چرخ خیاطی باشید تا به این گنج گرانبها برسید.
هنوز هم این شایعه آنقدری خریدار دارد که آگهی فروش چرخ خیاطیهای قدیمی را با قیمتهای باورنکردنی در فضای مجازی پیدا کنیم. حالا شاید برای آنکه جیوه قرمز را نمیشناسد و باور ندارد بتوان شایعه الماس پنهان در چرخ خیاطی را رو کرد.
جیوه قرمز شایعه جالبی است و با اینکه قدمتی بسیار دارد اما هر از چند گاهی جلوهای تازه به خود میگیرد. در دوران افول اتحاد جماهیر شوروی یکی از مشهورترین این شایعات در جهان پخش شد.
بر اساس این شایعه مادهای اسرارآمیز در آزمایشگاههای هستهای شوروی ساخته شده بود و مقادیر اندکی از آن در بازار سیاه به قیمتهای گزاف فروخته میشد. البته جیوه قرمزی که اینجا تبلیغ میشد شفابخش نبود و برعکس اثرات مخربی داشت. گفته میشد مقدار کمی از آن برای ایجاد یک انفجار اتمی مهیب کافی است تا جایی که آن را «عنصر روز قیامت» نامیده بودند.
سرانجام تحقیقات درباره این مدل جیوه قرمز هم مشابه قبلیها بود: «چنین چیزی وجود خارجی ندارد.»
البته که این پاسخ برای بسیاری قانعکننده نیست و هنوز هم بسیاری در بازار سیاه دنبال تهیه این ماده حالا مرگبار هستند. « مشروح کامل گزارش»
بیشتر بخوانید:
خانه های شگفت انگیز «فومی» اینگونه زلزله های 9 ریشتری را در هم شکستند!
این شایعات سبب شده تا بسیاری دنبال واقعیت ماجرای چرخ های خیاطی مارشال باشند و شاید به همین دلیل تعداد زیادی از کاربران خبرآنلاین در بخش کامنت های این گزارش مشارکت داشته اند
کاربری به نام عبدالله برای خبرآنلاین نوشت:«قابل توجه دوستانی که می گویند جیوه در چرخ خیاطی هست !!! جیوه در چرخ خیاطی نیست فقط برای رد گم کنی هستش که باز کنی ببینی جیوه داخلش نیست بعد بفروشی چرخ خیاطی قدیمی داری یک چرخ دنده هستش که برای هواپیما بکار میبرند یعنی چرخ دنده ویا این قعطعه از هواپیما در داخل چرخ خیاطی موجود هست وبرای همین چرخ خیاطی قدیمی مخصوصا مارک سینگر را مفت از دست ندین و اینکه جیوه در تلویزیونهای لامپی کمدی قدیمی موجود هست اگر جیوه درش بکار نمیرفت کلا تصویر نشون نمیداد واینکه در لانه های خفاش جیوه موجود هست ولی از نوع سفید که در کل پول خوبی بجاش میدن که یکی از کاربرداش برای عکس برداری در بیمارستانها بکار میرود و...خلاصه جیوه موجود وقیمتی هست واگر از دستتان افتاد و پخش شد نگران نباشید با یک تیکه طلا میتوانید ان را دوباره جمع کنید نشانه جیوه اینکه هیچ چیزی قاطی جیوه نمیشه و به طلا جذب می شود موفق باشید ببینم می تونید ماشین دار بشین»
کاربر دیگری با نام کاربری محمد نوشته است:« من نمیدونم چی در اینها هست فقط میدونم که میخرند مثل سماور روسی کاسه لعابی ساخت اروپای شرقی پارچه های گل ابریشمی چادری که جنوبی ها میپوشیدند...... کلاهی سر مردم نمیره قیمت میلیونی میخرید ن فروشنده فایده میکنه چرا می خرند.»
امین برای این گزارش نوشته است:« سلام و خسته نباشید خدمت همه دوستان برادران و خواهران گرامی من نیز خودم تعمیر کار چرخ خیاطی قدیم و جدید نیز هستم و چند روزی هست که این خبر شایه نیز به گوشم رسیده و برای اطلاع رسانی نیز می گویم که با اینکه تمام قطعات چرخ خیاطی را نیز دیده و باز وبسته نیز می کنم تا به اینجا کار هنوز به همچین قطعه و این جیوه که شایه شده نیز برخورد نکرده واصلان یکی باید بیاد ومن رو قانع کند که این جیوه چه کاری در چرخ خیاطی نیز دارد ودر کجای آن قرار دارد که من تا بحال ندیدام پس با سرایت کامل می گویم که یک دروغ محض است مثل سکه های ۵ تومنی زرد که بعضی دوستان بازار سیاهی راه انداختند.»
مریم برای مان نوشته است:« نمیدونم چرا وقتی از هیچی اطلاع ندارین الکی خبر میزارین تو گوگل کی گفته جیوه قرمز وجور نداره؟یکم اطلاعاتتونو زیاد کنین بعد بیاین خبر بدین.»
بهرام که بیشتر به این شایعه باور دارد نوشته است:« جیوه قرمز طبیعی وجود دارد بنام ۲۰۲۰. که جنبه پزشکی دارد. وهمان اکسیر هست . دردوران اتحاد جماهیر شوروی که اوکراین جزو شوروی بود . در اوکراین ساخته میشد سالی ۹۰۰ گرم. که تکنولوژیش انحصاری بود . بعد فروپاشی شوروی وتجزیه اوکراین این چرخه از بین رفت.»
کاربری با نام خاتون البته نظرات بهرام را تایید کرده و نوشته است:« سلام صحبتهای آقا بهرام درست است ولی این جیوه اصلا کاربرد پزشکی نداره. اصطلاحا به جیوه خام و یا بیست بیست معروف است . چرا می گویند بیست بیست. قیمت گذاری جیوه قرمز براساس چگالی آن است که بهترین نوع آن چگالی بیست دارد ولی برای چه منظوری استفاده می شود واقعا نمی دانم. از طرفی جیوه دیگری هست که به خاطر نوع بسته بندی به دوسر سوزن معروف است و جنبه پزشکی و دارویی دارد که آن هم براساس اکتیوش قیمت گذاری می شود . دونوع ۲۴ و۸۴ دارد . نوع دیگر جیوه قرمز معروف به پزشکی است با یک سمپل یک کیلویی و مکمل آن که صد گرمی ست و کاملا مصارف پزشکی دارد.داستان لانه خفاش هم برای جیوه نقره ایی است نه قرمز. بله خفاش ها اصلا لانه ندارند و این داستان به خاطر غده هایی هست که از سقف غارهای نمور و تاریک به دست می آید که قضیه به این صورت است یک پروانه و یا حشره بزرگ برای خواب زمستانی در آن غارها خود را از سقف آویزان می کند و خفاشها با گل مخلوط با اب دهان شان به دور آن حشرات می زنند که مثلا شکار را نگه دارند و به این صورت به مرور زمان طولانی این ساخته به جسمی سخت تبدیل می شود و حشره موجود در آن ذوب می شود و با فعل و انفعالات.»
اما کاربران دیگری هم هستند که درباره این ماشین های چرخ خیاطی گاه عتیقه نوشته اند که سال هاست به صورت نسلی از مادر به دختر به آنها رسیده و حالا با این شایعات حاضرند به قیمت های بالا واگذار شان کنند. یکی از تعویض با پرشیا نوشته بود. دیگری با قطعه ای زمین. یکی بدبینانه نوشته بود ایرانی های فرصت طلب دنبال رسیدن به پول های آنچنانی هستند و دیگری نوشته بود اگر این ها ارزشمند بودند در خانه فقرا پیدا نمی شدند. یکی نوشته بود شایعه ای است برای سر کار گذاشتن مردم . کاربری هم از این شایعه تشکر کرده بود و خود را تعمیرکار چرخ خیاطی معرفی کرده بود. اینکه با شروع دوباره این شایعات در این گرانی شب عیدی ،روزی چند تایی کار برایش جور شده است.
شایعه جیوه قرمز که پس از شایعه الماس و طلا در این چرخ های خیاطی سر و صدا کرده است سبب شد تا بیش از ۳۰۰ نفر برای گزارش فرزاد مظفری درباره چرخ های خیاطی مارشال و ماجرای جیوه قرمز مشارکت کنند و نظرات شان را بگذارند که تعدادی از این کامنت ها متاسفانه قابلیت انتشار نداشتند.
۴۱۴۱
کد خبر 1730378منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: چرخ خیاطی جیوه چرخ های خیاطی چرخ خیاطی جیوه قرمز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۸۲۸۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاید ما در حال حاضر در یک جنگ جهانی هستیم!
فرارو- برونو ماکائس؛ وزیر سابق امور اروپای پرتغال در فاصله سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ میلادی، چند ماه پیش در ضیافتی خصوصی شرکت داشتم. یک وزیر عالیرتبه اروپایی حاضر در آن ضیافت توصیح میداد که اگر دونالد در انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر پیش رو پیروز شده و باعث لغو تمام حمایتهای امریکا از اوکراین شود چه رخ خواهد داد.
به گزارش فرارو به نقل از نیواستیتسمن، او توضیح میداد که کشورش که عضو ناتو است و چارهای جز جنگیدن در کنار اوکراین در داخل اوکراین نخواهد داشت مگر آن که کشورهای بزرگ اروپایی برای جایگزینی تلاشهای امریکا با پیشنهادی بعید وارد عمل شوند. همان طور او بیان کرد چرا کشورش باید منتظر شکست اوکراین و به دنبال آن بسیج نیروی اجباری در روسیه برای افزایش صفوف ارتش آن کشور باشد؟
برخی از حضار در آن ضیافت این احساس اطمینان را داشتند که همگان در اروپا برای تبدیل اوکراین به قربانی آماده نیستند. عدهای دیگر از حضار میترسیدند که چنین همبستگیای به وقوع جنگی در سراسر قاره اروپا منجر شود. با این وجود، این دقیقا همان نکتهای بود که آن وزیر اروپایی به آن اشاره کرد: آیا میتوان گفت که جنگ به ما مربوط نیست؟
شاید هر اروپایی چه بداند و چه نداند از پیش درگیر منازعهای بوده که بسیار بزرگتر از آن چیزی است که دو سال پیش به نظر میرسید. در طول یک سال گذشته روسیه و اوکراین استحکامات سنگینی در امتداد خط تماس در منطقه دونباس ساخته اند تا برای یک جنگ طولانی آماده شوند.
همسایگان آن دو کشور نیز در حال اماده سازی بوده اند. لیتوانی، لتونی و استونی طرحی را برای ایجاد یک خط دفاعی مشترک بالتیک در امتداد مرزهای خود با روسیه و بلاروس با الهام از سیستمهای دفاعی بسیار موثر مستقر در اوکراین تصویب کردند. امروزه نیروهای تغذیه کننده درگیری قدرتمندتر از نیروهایی هستند که به سمت نظم گرایش دارند. شاید به همین خاطر است که بسیاری از جنگها حل نشده رها میشوند.
جنگها ممکن است مانند درگیریهای سوریه یا یمن از دید ما دور باشند؛ یعنی تکرار وحشتهای روزانه در مقیاسی کم و بیش ثابت. اکنون امید این است که اوکراین و در مقیاس گستردهتر خاورمیانه از آن سرنوشت فرار کنند. ترس بزرگ آن است که این منازعات به آتش سوزیهای گسترده تری تبدیل شوند.
پس از حمله ایران به اسرائیل، آرامش زیادی ایجاد شد، زیرا به نظر میرسید از یک جنگ همه جانبه بین دو کشور جلوگیری به عمل آمده است و یا آن که جنگ آغاز شده بود؟ در هر حال، حمله موشکی و پهپادی تماشایی ایران به اسرائیل در تاریخ ۱۳ آوریل غیر قابل تصور به نظر میرسید. حتی محدودیتی که ایران در این مورد از خود نشان داد ممکن است چیزی جز برنامه ریزی محتاطانه برای یک درگیری طولانی در آینده نبوده باشد. درگیریها در عصر خطر تازه ممکن است آغاز یا پایان روشنی نداشته باشند.
در این میان، ویرانی از پیرامون به مرکز قدرت در درون نظام جهانی سرایت میکند و تفاوت میان مرکز و پیرامون فرو میریزد. یک بار دیگر اوکراین را در نظر بگیرید. بخشی از اهمیت تاریخی این درگیری آن است که نشان میدهد دموکراسیهای غربی از موقعیت پلیسهای جهان میانجیهایی که تلاش میکنند نظم را در نقاط مختلف احیا کنند به جایگاه رقبای فعال تنزل موقعیت و جایگاه پیدا کرده اند. حتی عراق و افغانستان بیشتر به عنوان عملیات پلیسی علیه تروریسم معرفی شدند تا جنگهای سنتی. از آغاز حمله "ولادیمیر پوتین" رویدادهای اوکراین به طور قابل توجهی جدید و خطرناک به نظر میرسید نه به این خاطر که این اولین درگیری بزرگ در اروپا پس از جنگ جهانی دوم بود بلکه بدان خاطر که با درگیر شدن بسیاری از قدرتهای بزرگ جهان در آن نزاع همراه بود و بازیگری برای مهار درگیری باقی نماند.
آیا امریکا به طور مستقیم در جنگ اوکراین دخالت دارد؟ من میترسم که این گونه باشد. زمانی که پوتین تصمیم گرفت از زرادخانه هستهای خود به عنوان ابزاری باج خواهی برای محدود کردن حمایت نظامی غرب از کی یف استفاده کند امریکا به طور مستقیم درگیر ماجرا شد. شاید دولت بایدن میتوانست سیاست متفاوتی را اتخاذ کند، اما به سرعت به این نتیجه رسید که فروپاشی خطوط روسیه ممکن است کرملین را به استفاده از سلاح هستهای در اوکراین تحریک کند و پس از آن حتی ممکن بود امنیت شهروندان آمریکایی نیز در معرض خطر قرار گیرد.
جو بایدن و مقامهای ارشد دولت اش متقاعد شده اند که خطر تشدید تنش هستهای واقعی است. این ریسک هر محاسباتی را شکل میدهد از جمله این که تا چه اندازه باید از اوکراین با فناوری پیشرفته نظامی حمایت کرد. سلاحهای هستهای به جای دفاعی بودن تهاجمی شده اند و با محافظت از ارتش مهاجم در برابر خطر شکست جنگهای فتح آمیز را ممکن میسازند.
آن تسلیحات به تنهایی یک پیروزی اوکراینی را که زمانی قابل تصور به نظر میرسید اکنون به یک امکان بعید و بسیار دور تبدیل کرده اند. تحول دومی وجود داشت که محدودیتهای قدرت غرب را آشکار میساخت: اقتصاد روسیه که تحت تحریم قرار گرفته نه تنها آن گونه که بایدن چند روز پس از حمله پیش بینی کرده بود از هم فرونپاشید بلکه حتی از سال ۲۰۲۲ تاکنون رشد بهتری در مقایسه با رشد اقتصادی آلمان یا بریتانیا در همان بازه زمانی را به ثبت رسانده است. از حدود یک دهه پیش بسیاری از مفسران درباره توزیع مجدد قدرت اقتصادی بین غولهای آسیایی مانند چین و هند صحبت میکنند.
پوتین به سادگی از این تحولات برای جدا کردن اقتصاد روسیه از غرب استفاده کرد. نفت به جریان انتقال خود ادامه داده و ماشین جنگی روسیه را تغذیه میکند. گاهی اوقات میشنوید که اروپا دیگر به نفت روسیه وابسته نیست، زیرا از خرید آن منصرف شده است. در واقع، اما به منظور پایین نگهداشتن قیمت جهانی انرژی وابستگی جهانی به عرضه نفت روسیه وجود دارد. دو دهه پیش زمانی که روسیه در برابر بحرانهای بدهی ویرانگر یا معضلاتهای بانکی آسیب پذیر بود پوتین جرات حمله به اوکراین را نداشت.
نحوه برخورد دموکراسیهای غربی با تنزل جایگاه خود از کرسی امپراتوری به عرصه گلادیاتورها جالب توجه بوده است.
ناگهان هر قانون و ارزش جهانی کنار گذاشته شد و با شور و حرارت نبرد بین "ما" و "آنان" جایگزین شد. این تغییر رویکرد با جنگ غزه آشکارتر شد. روزی روزگاری آمریکا تلاش میکرد خود را در نقش و جایگاه میانجی بین اسرائییلیها و فلسطینیان قرار دهد. آن نقش یک سوگیری مداوم داشت، اما آن چه از ۷ اکتبر رخ داده از نظر کیفی متفاوت است.
همان طور که شاهزاده "ترکی الفیصل" رئیس سابق اطلاعات عربستان سعودی در گفتگویی در ریاض به من گفت احساس تعادل و توازن از بین رفته است. واشنگتن احساس میکند که در کنار اسرائیل در حال جنگ است و همان طور که همیشه در جنگ رخ میدهد حقیقت به اولین قربانی تبدیل شد. اطلاعات به دقت کنترل میشوند. اظهارات "جان کربی" مشاور امنیت ملی کاخ سفید در امور ارتباطات که مدعی شد از ماه اکتبر تاکنون حتی یک مورد نقض قوانین بین المللی توسط نیروهای اسرائیلی رخ نداده مرا به یاد اظهارات مشابه صورت گرفته در طول جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی انداخت.
ایالات متحده یک کشور منحصربفرد از نظر قدرتمند بودن باقی میماند، اما دیگر منابع اقتصادی و معنوی برای ارائه یک ایده از نظم جهانی را ندارد. مسئولان امریکایی هر روز نشان میدهند که کاملا ناتوان از درک دیدگاههای مختلف هستند. با این وجود، همان طور که جلسه رای گیری در سازمان ملل متحد درباره آتش بس فوری در غزه نشان داد دیدگاه واشنگتن به طور فزایندهای توسط اکثریت قاطع کشورها مورد مناقشه قرار میگیرد.
هنگامی که نظم از هم گسسته میشود به سرعت و به طور جامع از بین میرود. در برخی از کشورهای غربی حتی در نظر گرفتن دیدگاههای مخالف اکنون به عنوان یک نوع خفیف خیانت تلقی میشود. توجه به مسائل پیچیده جای خود را به سادهترین روایتها میدهد جایی که دشمن به عنوان یک نیروی بدخواه و جهانی شکل گرفته است.
آیا فلسطینیان حقوقی دارند؟ آیا آنان حتی به عنوان یک ملت وجود خارجی دارند؟ به نظر میرسد پاسخ پرسش منفی باشد و فلسطینیان تبدیل به ابزاری شده اند که توسط دیگر بازیگران مورد استفاده قرار میگیرند. از آنجایی که تلاش فکری برای دیدن فلسطینیها به عنوان انسانهایی دارای حقوق بسیاری از کشورهای غربی را مجبور میکند تا در بسیاری از موارد در مورد رویکرد خود تجدید نظر کنند آنان ناپدید میشوند. ما این موضوع را در ممنوعیت اعتراضات و صداهای طرفدار فلسطین از کنفرانسها میبینیم همان طور که در آلمان این مورد به طور فزایندهای رخ میدهد. در ایالات متحده اگر قرار است جنگ غزه هر نوع توجه مستمری را به خود جلب کند ابتدا باید به اپیزودی از جنگ فرهنگی دانشگاه آمریکایی تبدیل شود.
در زمانی که در حال نگارش این مقاله هستم کارکنان اورژانس فلسطین در بیمارستانهای الشفاء و ناصر در غزه گورهای دسته جمعی را کشف میکنند. شواهد ویدئویی غیرقابل انکار به نظر میرسند، اما تقریا هیچ گونه علاقهای از سوی رسانههای غربی برای پرداختن به این موضوع دیده نمیشود.
غرب در تحمیل دیدگاه خود به بقیه جهان تنها نیست. مقامهای پکن در زمان آغاز جنگ در اوکراین زمانی که مقاومت کی یف را به یک "توطئه امریکایی" تقلیل دادند و آن مقاومت را کم ارزش قلمداد کردند به همین ترتیب عمل نمودند. هند ترجیح داده خود را درگیر ماجرا نسازد اگرچه با بازیگران قویتر در دو منازعه یعنی روسیه و اسرائیل همدردی آشکاری از خود نشان داده است. اغلب تصور میشود که جنگها به خاطر نظم صورت میگیرند و دو طرف در دیدگاههای خود در مورد معنای نظم مخالف هستند. در سودان درگیری بی رحمانه و مداوم بین نیروهای مسلح سودان و نیروهای پشتیبانی سریع نمونهای از این مورد است.
نیروهای پشتیبانی سریع در سال ۲۰۱۳ میلادی در دارفور تاسیس شد، اما به نوعی شرکت امنیتی خصوصی تبدیل شد که در جنگ یمن با سرمایه گذاری دلارهای نفتی عربستان و امارات جنگیده است. یک ارتش خصوصی در برابر هیچ دولتی پاسخگو نیست. همان طور که یک شرکت باید درآمد و سود را به حداکثر ممکن برساند یک گروه شبه نظامی خصوصی نیز باید بازده را به حداکثر برساند. هنگامی که فضای جنگ سرد شده و گرمای قبلی را از دست میدهد اخراج سربازان بسیار دشوار میشود همان گونه که در مورد یمن این موضوع رخ داد. در عوض، باید میدانهای نبرد تازهای را پیدا کرد.
این مدل موظف است که گسترش یابد البته فقط به این دلیل که هیچ اصل دیگری به اندازه "به حداکثر رساندن بازده" جذاب نیست. در کمربند کشورهایی که از یمن تا سوریه، عراق و افغانستان امتداد دارند شبه نظامیان به موثرترین ابزار کنترل تبدیل شده اند. این روشی موثر برای کارآمد نگهداشتن جوامع در یک سیستم بازاری است که در آن نیروی کار نظامی یک نوجوان به آسانترین کالا تبدیل میشود. به نظر میرسد این روند در آینده به طور فزایندهای رواج پیدا کند، اما آیا میتواند جهانی شود؟
نیروی پشتیبانی سریع در سال ۲۰۱۶ میلادی متوجه شد که یک نیروی شبه نظامی خصوصی میتواند انحصار کالاهای ارزشمندی مانند طلا، ایمن سازی مسیرهای تجاری و دسترسی به بازارهای خارجی را به دست آورد. گروه واگنر در سال ۲۰۱۷ میلادی این موضوع را از همتای خود در سودان آموخت و آن را به جمهوری آفریقای مرکزی و مالی برد. در ناحیه شمال نیروی پشتیبانی سریع برای گشت زنی در مرز با لیبی و جلوگیری از جریان مهاجران به اروپا مستقر شده است.
"کیشیدا فومیو" نخست وزیر ژاپن در سخنرانی خود در کنگره ایالات متحده در تاریخ ۱۱ آوریل از یک چشم انداز امنیتی واحد جهانی صحبت کرد زمانی که گفته بود: "اوکراین امروز ممکن است شرق آسیای فردا باشد".
نکتهای اجتناب ناپذیر در مورد جهانی شدن درگیری وجود دارد: هر بازیگری به دنبال شرکا و متحدانی است که بتواند آنان را بیابد و کنار خود داشته باشد به ویژه زمانی که جنگ به یک احتمال واقعی تبدیل میشود. بدین ترتیب، چشمانداز امنیتی امروز یادآور پویاییهای منتهی به دو جنگ جهانی در قرن بیستم است. شاید یک جنگ جهانی صرفا جنگی باشد که در آن هیچ کس بیرون از جنگ نایستد از این نظر شاید ما در حال حاضر در یک جنگ جهانی قرار داریم.
امروز سفر به شرق آسیا ممکن است گاهی شبیه به بازگشت به دوران گمشده قلمداد شود دنیایی که در آن درگیری نظامی غیرقابل قبول به نظر میرسد، زیرا انرژی اجتماعی به طور منحصر بفردی بر توسعه فناوری و اقتصادی متمرکز شده است.
با این وجود، این تصور یک توهم است. سفرم به تایوان در سال ۲۰۲۳ میلادی در روز ملی آن جزیره بود و متقاعد شدم که اگرچه ممکن است وقوع جنگ قریب الوقوع نباشد، اما پایههای درگیری آینده اکنون در حال شکل گرفتن است. تفاهمی که نیم قرن پیش بین مائوتسه تونگ و ریچارد نیکسون بر سر تایوان مورد توافق قرار گرفته بود اکنون شکننده به نظر میرسد. چین دیگر نمیپذیرد که وضعیت موجود که اکثریت در تایوان ترجیح میدهند بتواند به طور نامحدود حفظ شود و ایالات متحده نیز متقاعد شده که حتی اتحاد مجدد مسالمت آمیز تایوان با سرزمین اصلی چین ممکن است اکنون که چین به یک رقیب جدی برای امریکا تبدیل شده غیر قابل قبول باشد.
من در مقالهای که در این نشریه (نیواستیتسمن) در دسامبر ۲۰۲۳ میلادی نوشتم اشاره کرده بودم که شاید بتوان لحظه کنونی تایوان را با سال ۲۰۰۴ در اوکراین سال وقوع انقلاب نارنجی یک دهه قبل از اولین حمله روسیه و تقریبا دو دهه قبل از جنگ کنونی مقایسه کرد.
جهانی شدن نزاع در نهایت بدان معناست که تنها اصل جهانی خود تعارض است و هیچ نقطه اشتعال منفردی را نمیتوان با توسل به ایدههای نظم حل کرد. اندیشکدهها و شرکتهای ارائه دهنده خدمات مشاوره که علاقمند هستند درباره خطرات و تهدیدها بحث کنند، نشان میدهند که جهان در آستانه عصر خطر قرار دارد. این مفاهیم بیش از حد معقول به نظر میرسد. خطر اشاره به آینده دارد. در حال حاضر ما در میان ویرانهها زندگی میکنیم.